تمام شده
As this is your own product, the "Add to Cart" button has been removed. Please visit as a guest to view it.
آنچه در اتاق اتفاق افتاد اثر جان بولتون
۹۷,۵۰۰ تومان
شناسه محصول:
T55-19040
دسته: تاریخ, تاریخ سیاسی, زندگی نامه و سرگذشت نامه و خاطرات, زندگینامه،خاطرات و سفرنامه, عمومی, کتاب
آنچه در اتاق اتفاق افتاد (خاطرات کاخ سفید) اثر جان بولتون (نگاه) کتاب «آنچه در اتاق اتفاق افتاد» نوشته جان بولتون با ترجمه محمد خجسته از سوی انتشارات نگاه منتشر شد. اینکتاب دربرگیرنده خاطرات سیاسی جان بولتون مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا است که توسط دونالد ترامپ کنار گذاشته شد. او پس از سخنان و افشاگریهایی که پس از برکناریاش داشت، توسط مایک پمپئو وزیر فعلی امور خارجه آمریکا خائن خوانده شد. بولتون یکی از تندروهای سیاسی آمریکا و یکی از سیاستمداران ضد ایرانی اینکشور محسوب میشود. بولتون در کتاب خود ناگفتهها و مطالب افشاگرانه زیادی را از دولت دونالد ترامپ نقل کرده که باعث شد دولت ترامپ تا چندماه جلوی انتشار کتاب را بگیرد و پیرامون انتشار آن، حواشی زیادی به وجود آید. جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی ایالات متحده، با نوشتن کتاب آنچه در اتاق اتفاق افتاد: خاطرات کاخ سفید باعث جنجال بسیاری در سطح داخلی ایالات متحده و بینالمللی شد. او کتاب خود را با این توصیه آغاز میکند: «اگر علاقهای به آشفتگی، تردید و خطر ندارید… به سراغ کار دیگری بروید» تا نشان دهد بودن در وضعیت مشابهی که او داشت تا چه اندازه خطیر و آشفته است. بولتون سعی میکند همه مسائل مربوط به کشورهای طرف ایالات متحده را به جزئیات دقیق ذکر کند، حتی گفتوگوهایی را که میان او و ترامپ و همکارنش رد و بدل شده است، با وسواس بیان میکند. هدف او در بیان این جزئیات ساده است؛ بیکفایتی ترامپ و همهچیزدانی خودش. وقایع بهگونهای نوشته شده که بولتون خود را در پیشگاه تاریخ آمریکا بیگناه نشان دهد. کتاب او پر از ارجاع به کشورهایی است که از نظر آنها تهدیدی برای جهان شمرده میشوند. ایران، روسیه، چین، کره شمالی، سوریه، فلسطین و… . او چنان خود را دانای کل معرفی میکند که هر اتفاقی را که خارج از چهارچوب پیشبینیهای آنها رخ میدهد، محصول بیتوجهی ترامپ و نزدیکانش به نظرات او میداند. همین مسئله و ارجاعات زنده و شفاهی به گفتوگوهای دولتمردان (بهخصوص در مورد ایران) کتاب را برای هر خواننده علاقمند به تاریخ معاصر و تاریخ شفاهی، جذاب میکند. اما کتاب او طبق میل نویسنده پیش نرفته است. زیرا این فکر را در ذهن خواننده روشن میکند که واقعاً رسانهها و گفتههای آنها تا چه اندازه واقعیتها را قلب میکنند. گویی پشتپرده چنان پررنگ است که هرگز نباید به سیاستهای بلندمدت قدرتهای بزرگ اعتماد کرد. در کل کتاب آنچه در اتاق اتفاق افتاد به خواندنش میارزد. کتاب «آنچه در اتاق اتفاق افتاد» نوشته جان بولتون با ترجمه محمد خجسته در 600 صفحه منتشر شده است. توضیحات گزیده ای از متن کتاب کتاب آنچه در اتاق اتفاق افتاد: خاطرات کاخ نوشتۀ جان بولتون ترجمۀ محمد خجسته فصل اول: طولانیترین راهپیمایی به سمت ساختمان ضلع غربی کاخ سفید یکی از جاذبههای مشاور امنیت ملی بودن تعدد و حجم چالشهایی است که با آن روبهرو هستید. اگر علاقهای به آشفتگی، تردید، و ریسک ندارید __ توأم با دلواپسی دایمی، قدرت تصمیمگیری که که باید اتخاذ کنید، حجم زیادی کار، تعامل با شخصیتهای بین المللی و داخلی و خوددرگیری های غیرقابل وصف __ به سراغ کار دیگر بروید. مشاور امنیت ملی بودن هیجانانگیز است اما تقریباً غیرممکن است که برای دیگران توضیح دهید چگونه قطعات کاملاً ناسازگار باهم جور میشوند. نمیتوانم نظریه جامعی از دگرگونی و تغییر شکل دولت ترامپ ارائه دهم زیرا غیرممکن است. با این حال، فهم عرفی واشینگتن از مسیر ترامپ اشتباه است. مردم عادی فکر میکنند ترامپ همیشه آدم عجیب و غریبی است. او در پانزده ماه اول ریاست جمهوریاش همیشه مردد، بیثبات و تحت تأثیر «محور بزرگان»[1] بود و در تصمیماتش تعلل میکرد. با این حال، با گذر زمان ترامپ اعمادبهنفس بیشتری یافت، از محور بزرگان جدا شد، همهچیز از هم پاشید و دور و بر ترامپ فقط «بله قربانگوها» ماندند. تکههای این فرضیه درست است، اما تصویر کلی آن ساده انگارانه مینماید. محور بزرگان در بسیاری موارد سبب مشکلات ماندگاری شد، نه به این دلیل که آنها در مدیریت ترامپ موفق بودند، همانطورکه از ما بهتران این کار را انجام دادهاند (توصیف مناسبی که من از زبان فرانسوی برای اطلاق به کسانی که از نظر اخلاقی خود را برتر از ما میدانند، انتخاب کردم)، بلکه درست برعکس. آنها برای برقراری نظم تقریباً کاری انجام ندادند، و کاری که انجام دادند مطمئناً آنقدر خودخدمتی و کوچک شمردن بسیاری از اهدف شفاف ترامپ بود (خواه باارزش و خواه بیارزش) که باعث تشدید تفکرات بدگمان و مشکوک در ترامپ شدند، و کار را برای کسانی که بعداً آمدند تا با رئیسجمهور در مورد خطمشیهای مشروع تبادل نظر کنند سختتر کردند . مدتها تصور میکردم وظیفه مشاور امنیت ملی کمک فکری به رئیسجمهور برای اتخاذ تصمیمهای درست و پیگیری اجرای درست آنها توسط مقامات اجرایی است. نحوۀ کار شورای امنیت ملی در دورههای مختلف ریاست جمهوری متفاوت بود، اما هدف اصلی ارائۀ مشاوره درست به رئیسجمهورها بوده است. از آنجا که محور بزرگان در انجام وظیفه خود توفیق چندانی نداشت، ترامپ نه تنها در ادارۀ کشور، بلکه در ادارۀ خود کاخ سفید هم مستأصل ماند. مسئولیت وضع پیشآمده فقط بر عدۀ محور بزرگان نبود، خود ترامپ نیز بیتقصیر نبود. او معتقد بود میتواند قوه مجریه را اداره کند و سیاستهای امنیت ملی را بهطور غریزی با تکیه بر روابط شخصی با سران کشورهای خارجی، و با شوهای تلویزیونی که همیشه در آستین دارد، مدیریت کند. اکنون غریزه، روابط شخصی، و شوهای تلویزیونی ابزار اصلی رئیسجمهور هستند، اما نه برای مدت طولانی. تحلیل، برنامه ریزی، نظم و انضباط فکری، ارزیابی نتایج، اصلاحات دورهای و مانند اینها از نظر ترامپ سد راه تصمیمات ریاست جمهوری هستند و به مذاق او چندان خوش نمیآیند. شما فقط ظاهر ماجرا را میبینید. بنابراین، نمیتوان انکار کرد که انتقال قدرت ترامپ بهطور جبران ناپذیری سرهمبندی شد. روند ضروری و سلسله مراتبی که باید برای تعیین مقامات اجرایی، نه تنها در انتخاب مشاوران ترامپ که سابقه اجرایی چندانی نداشتند، بلکه حتی در پستهای رده پایین قوه مجریه اتفاق میافتاد، هرگز اجرا نشد. ترامپ و بیشتر افراد تیمش اصلاً منشور حکومتداری را بلد نبودند یا درک نمیکردند. من وارد هرج و مرج موجود شدم، و مشکلاتی را دیدم که میتوانست در اوایل دولت جدید حلوفصل شود. بدیهی است که نه جابجاییهای مداوم مقامات و پستها و نه سیاست به قول هابز «جنگ همه با همه» کمکی به حل ماجرا نمیکرد. شاید زیادهروی باشد که بگویم توصیف هابز از وجود انسان به صورت «گوشهگیر، فرومایه، کثیف، پست، و ضعیف» دقیقاً زندگی در کاخ سفید بود ، اما بسیاری مشاوران کلیدی در پایان دوره تصدیشان به این نوع سیاست تمایل داشتند. همانطورکه در کتاب «تسلیم گزینه نیست» توضیح دادم، رویکرد من در خصوص ادارۀ امور دولت همیشه این بوده که تا آنجا که ممکن است تشریفات زائد اداری را در جایی که خدمت میکنم (دولت، دادگستری، نمایندگی ایالات متحده آمریکا برای توسعه بینالمللی) حذف کنم بهطوریکه بتوانم راحتتر اهدافم را تحقق بخشم. [1]. (axis of adults) این اصطلاح را جان بولتن برای سیاستمداران سایه و پشت صحنه در کاخ سفید (آقا بالاسرها) به کار میبرد.
وزن | 500 کیلوگرم |
---|---|
مؤلف | |
مترجم | |
ناشر | |
Color |
تک رنگ |
کشور | |
سال چاپ | |
نوبت چاپ | |
اندازه کتاب | |
نوع جلد | |
Writing | |
زبان | |
Original Language | |
تعداد صفحات | ۵۹۸ صفحه |
شمارگان | ۱۰۰۰ نسخه |
شابک | 9786222670603 |
امتیاز 0 از 5
0 reviews
امتیاز 5 از 5
0
امتیاز 4 از 5
0
امتیاز 3 از 5
0
امتیاز 2 از 5
0
امتیاز 1 از 5
0
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “آنچه در اتاق اتفاق افتاد اثر جان بولتون ” لغو پاسخ
محصولات مرتبط
پیشنهاد تهران 55
اسلایدر محصول 1
اسلایدر محصول 2
سبد خرید فروشگاه
ورود به سایت
هنوز حساب کاربری ندارید ؟
ایجاد حساب کاربریشانس خود را امتحان کنید!
- شانس خود را برای دریافت هدیه امتحان کنید
- با هر ایمیل یک بار شانس خود را امتحان کنید
هرگز
بعدا یادآوری کنید
نه ممنون
نقد و بررسیها
پاککردن فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.