تمام شده
As this is your own product, the "Add to Cart" button has been removed. Please visit as a guest to view it.
به تاریکی خواهم رفت
۱۹۵,۰۰۰ تومان
شناسه محصول:
T55-55906
دسته: ادبیات, پلیسی و جنایی, داستان(پلیسی جنایی،عرفانی،مذهبی،علمی), رمان خارجی, عمومی, کتاب
معرفی کتاب به تاریکی خواهم رفت
کتاب به تاریکی خواهم رفت کتابی غیر داستانی و پژوهشی است نوشته میشل مکنامارا با ترجمه میترا دانشور منتشر شده است. کتاب به تاریکی خواهم رفت به انتخاب مخاطبان گودریدز بهترین کتاب غیر داستانی ۲۰۱۸ بود.
درباره کتاب به تاریکی خواهم رفت
در کتاب به تاریکی خواهم رفت میشل مک نامارا به سراغ قربانیان تجاوز و صحنههای جرم میرود تا پروندههای حل نشده را حل کند. او با قربیان تجاوز صحبت میکرد و اطلاعات آنان را با جزئیات کامل یادداشت میکرد، پروندههای پلیس کالیفرنیا را زیرو رو میکرد تا اطلاعاتی از قاتل زنجیرهای دستگیر نشدهای که جنایتهای زیادی کرده است. کتاب در ابتدا در تاریکی مطلق روایت میشود قصه زنان آسیب دیدهای که هر شب کابوس میبینند و روز هایشان بدتر از شبها است و خاطرات تجاوز را با خودشان مرور میکنند اما تلاشهای مداوم میشل روشنی را به کتاب میآورد. نویسنده سعی میکند تحلیل کند، پژوهش کند و پرونده را حل کند.
خواندن کتاب به تاریکی خواهم رفت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به تمام کسانی که به موضوعات جنایی واقعی علاقه دارند پیشنهاد میشود.
بخشهایی از کتاب به تاریکی خواهم رفت
مانوئلا خوابیده روی شکم در تختخواب دراز کشیده بود. لباس حمام مخمل قهوهای تنش بود و تا حدی داخل کیسهخوابی پیچیده شده بود، کیسهخوابی که گاهی وقتی سردش بود، داخلش میخوابید. علامتهای قرمز دور مچهای دست و پایش، شاهدی از بندهایی بود که بعداً باز شده بودند. پیچگوشتی بزرگی روی ایوان سیمانی افتاده بود، دو قدم دورتر از درِ شیشهای کشوییای که پشت خانه قرار داشت. دستگاه قفلِ روی در، با اهرم باز شده بود.
تلویزیونی نوزدهاینچی از داخل خانه به گوشهٔ جنوبغربیِ حیاط پشتی کشیده شده و آنجا رها شده بود. گوشهٔ حصار کمی از هم جدا شده بود؛ انگار کسی رویش افتاده بود یا موقع پریدن محکم با آن برخورد کرده بود. کارآگاهها در حیاط جلویی و پشتی و روی کنتور گاز در سمت شرق خانه، رد کفشهایی با الگوی دایرهایِ کوچک دیدند.
یکی از اولین چیزهای عجیبی که کارآگاهها شاهدش بودند، این بود که تنها منبع روشنایی در اتاقخواب، در دستشویی قرار داشت. آنها دراینباره از دیوید سؤال کردند. دیوید خانهٔ والدین مانوئلا بود که آنجا گروهی از اقوام و دوستان بعد از شنیدنِ خبر جمع شده بودند تا سوگواری کنند و به هم دلداری بدهند. کارآگاهها متوجه شدند دیوید ظاهراً مبهوت و گیج است. غم، ذهنش را به هم ریخته بود. جوابهایش بریدهبریده بود. ناگهان موضوع را عوض کرد. سؤال دربارهٔ روشنایی گیجش کرد. دیوید پرسید: «چراغ کجاست؟»
مؤلف | |
---|---|
مترجم | |
ناشر | |
Color |
تک رنگ |
گروه | |
کشور | |
سال چاپ | |
نوبت چاپ | |
اندازه کتاب | |
نوع جلد | |
ژانر کتاب | |
نوع صحافی | |
Writing | |
تعداد صفحات | ۳۶۰ صفحه |
شمارگان | ۱۰۰۰ نسخه |
شابک | 9786007845622 |
امتیاز 0 از 5
0 reviews
امتیاز 5 از 5
0
امتیاز 4 از 5
0
امتیاز 3 از 5
0
امتیاز 2 از 5
0
امتیاز 1 از 5
0
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “به تاریکی خواهم رفت ” لغو پاسخ
محصولات مرتبط
پیشنهاد تهران 55
اسلایدر محصول 1
اسلایدر محصول 2
سبد خرید فروشگاه
ورود به سایت
هنوز حساب کاربری ندارید ؟
ایجاد حساب کاربریشانس خود را امتحان کنید!
- شانس خود را برای دریافت هدیه امتحان کنید
- با هر ایمیل یک بار شانس خود را امتحان کنید
هرگز
بعدا یادآوری کنید
نه ممنون
نقد و بررسیها
پاککردن فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.