خانه وارونه

جنازۀ آریستید لئونیدر در عمارت بزرگی با اسکلت چوبی و سقف شیروانی در حومۀ لندن پیدا می‌شود. در سال‌های آخر جنگ جهانی دوم آگهی درگذشتش در روزنامه‌ای در مصر چاپ می‌شود و چارلز هیوود این خبر را می‌خواند و موضوع را به زن مورد علاقه‌اش، سوفیا لئونیدر که نوۀ آریستید است اطلاع می‌دهد.
چارلز و سوفیا هر دو در مصر اقامت دارند و قرار می‌گذارند بعد از اینکه به انگلستان بازگشتند، دوباره همدیگر را ببینند.
اتفاقاً مأمور تحقیق در مرگ مرموز آریستید، سر آرتور هیوود، پدر چارلز و معاون رییس اسکاتلندیارد است. سر آرتور به این نتیجه رسیده که آریستید به قتل رسیده. بیشتر اعضای خانواده برای قتل آریستید انگیزۀ کافی داشته‌اند. چارلز برای تحقیقات بیشتر و دقیق‌تر درمورد این قتل قبول می‌کند که وارد خانوادۀ لئونیدر شود و بین آن‌ها برای خود جایی باز کند و تحقیقات را از داخل خانه دنبال کند. پاسخی که برای معمای قتل آریستید پیدا می‌شود، همه را غافلگیر می‌کند.
آگاتا کریستی در سپتامبر ۱۹۷۰ در مصاحبه‌ای با نشریه دیلی‌میل در پاسخ به این سؤال که آیا کار مورد علاقه‌اش «سه موش کور» است، جواب داد، خیر، کار مورد علاقۀ من «خانۀ وارونه» است. پس از آن باز در زندگینامه‌اش به این نکته اشاره کرد و «خانه وارونه» را در کنار «مصیبت بی‌گناهی» در فهرست کارهای موردعلاقه‌اش ذکر کرد.