مهندس چیکو 2

توضیحات کتاب چیکو فریتاتا هواساز اختراع می کند دومین جلد از مجموعه ی مهندس چیکو به قلم پیر دومنیکو بکلاریو و الساندرو گتی، تصویرگری آندره آکاستلانی، ترجمه ی محیا بیات و چاپ انتشارات هوپا است. چیکو پس از شنیدن خبر افزایش دمای بی سابقه در تابستان و همچنین وقوع یک گردباد آفریقایی وحشتناک ، برای کنترل گردباد و کاهش دمای هوا تصمیم به اختراع یک هواساز می گیرد. او به این منظور همراه با پسردایی اش، رامبالدو، پیش بهترین دوست خود، ایوو منتا، که بزرگ ترین کلکسیونر چرخ دنده های بی فایده ی دنیاست و تعطیلاتش را در پارکینگ ساختمان می گذراند، می رود. این درحالی است که خانواده اش تصمیم شان را برای ترک چندروزه ی شهر و رفتن به کلبه ای کوهستانی گرفته اند. پس او باید هرچه زودتر دست به اختراع بزند. البته بدون اینکه گندی به بار آورد. گزیده ای از کتاب صدای گرومپ رعدوبرق چیزی به ذهن چیکو که با چشم های ریز شده اش از جا پریده بود، آورد. ناگهان احساس کرد که جریان خلاقیت مخترع بزرگ از توی مغزش فوران می کند. هواساز به یک خوراک بزرگ نیاز داشت، یک انرژی بسیار قوی متمرکز… دوباره فکر کرد. آخر سر فریاد زد: «همینه! اگه انرژی می خواهیم الان وقتشه که از فایتون استفاده کنیم!» رامبالدو گفت: «وااای!» چیکو آستین لباس ایوو را گرفت. – خیلی ساده ست! هر رعد و برقی انرژی داره که برابره با 190 کیلوتن: این برای روشن کردن ده تا ساختمون توی یک هفته کافیه! توضیحات: انتشارات هوپا منتشر کرد: توجه! این کتاب پر از تفریح و سرگرمی است، اصلا برای کسانی که اندازه سیب زمینی پخته هم ذوق ندارند و عاشق خندیدن و روده بر شدن نیستند، مناسب نیست. تابستان است… و چه تابستانی! گرما سوزان است و در تلویزیون هم اعلام شده که خطر گردباد فایتون جدی است. چیکو و خانواده اش تصمیم گرفته اند از شر گرما چند روزی به کلبه ای در کوهستان پناه ببرند. اما چیکو میخواهد پیش از رفتن به کوهستان دوباره بختش را امتحان کند و با کمک پسر دایی اش را مبالد و وسیله ای بسازد تا گردباد را تحت اختیار خودش را در بیاورد و هوا را کمی خنک تر کند.