کام بک

۱۲۵,۰۰۰ تومان

گزیده ای از کتاب

محیا

که خوب و با حوصله به حرف هایم گوش سپرده بود پس از به پایان رسیدن حرف

هایم دستش را به نشانه ی دلگرمی بر روی شانه ام قرار داد و گفت:

-بهت افتخار می کنم جانا! تو زن فوق العاده ای هستی.

از

اینکه تا این اندازه قوی هستی که واقع بینانه به این جریان نگاه می کنی

لذت می برم و مطمئنم تنها کسی که می تونه رابطتون رو نجات بده خود تویی…

من

همیشه به این جمله مادرم اعتقاد داشتم و دارم جانا. اون، وقت هایی که حس

می کنه دارم کم میارم یه جمله ی قشنگ بهم میگه. میگه باور نکن دخترم!

زن ها همیشه قوی تر از مردها بودن… تو قوی تر از اونی که حتی فکرشو بکنی!

چقدر آرامش و اطمینان پشت تک تک کلماتی که محیا به زبان می آورد نهفته بود.

او راست می گفت!

تجربه بارها و بارها ثابت کرده بود در شرایط بحرانی این زن ها بوده اند که قوی تر از مردها ظاهر شده اند…

دستم را پیش کشیده و دست محیا را به گرمی میان دستانم فشردم و گفتم:

-ازت

ممنونم بابت همه چیز! از اینکه این طور بی منت دوست و همراهم شدی… به

دردهام گوش دادی و روش مرحم گذاشتی! محیا لبخند زنان نگاهم می کرد که

یکباره چند ضربه ی نسبتا محکم به درب خانه خورد. او قبل از من به سرعت از

جا پرید. شال بلندی که از قبل بر روی دسته ی مبل قرارش داده بود را گرفته و

آن را بر روی شانه ی برهنه اش انداخت.

از چشمی درب ورودی نگاهی به بیرون انداخت و در حالی که لبخند بر روی صورتش پهن شده و آن را زیباتر می کرد در را به سرعت باز کرد.

حامی در چارچوب در ظاهر شد.

اخم آلود به صورت محیا خیره ماند و با دیدنش او را یکباره به سمت خود کشید و بازوانش را میان پنجه های قدرتمندش گرفت و گفت:

-هزار بار گفتم گوشیتو سایلنت نکن دختر کوچولو! مگه نمیدونی نگران می شم؟ می دونی چند بار زنگ زدم بهت؟

مؤلف

ناشر

Color

تک رنگ

گروه

کشور

سال چاپ

نوبت چاپ

اندازه کتاب

نوع جلد

ژانر کتاب

نوع کاغذ

نوع صحافی

Writing

زبان

Original Language

تعداد صفحات ۴۹۶ صفحه
شمارگان ۱۰۰۰ نسخه
شابک 9786227365276
0 reviews
0
0
0
0
0

نقد و بررسی‌ها

پاک‌کردن فیلترها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کام بک ”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهاد تهران 55