هدف از این کتاب یا درحقیقت دوره قانون موفقیت این است که به شما کمک کند تا در کار یا هدف بخصوص خود موفق شوید. به این منظور شما باید خود و همه ویژگیهایتان را مورد تحلیل دقیق قرار دهید تا بتوانید با سازماندهی آنها به بهترین نحو ممکن از تواناییهایتان استفاده کنید. ممکن است شما کاری را که هماکنون مشغول آن هستید دوست نداشته باشید. دو راه برای بیرونآمدن از این کار وجود دارد. راه نخست این است که به کارتان علاقه زیادی نشان ندهید و فقط حداقل کار ممکن را انجام دهید. مطمئن باشید بهزودی آن کار را از دست خواهید داد، زیرا عرضه ناکافی، تقاضا را از بین خواهد برد. راه دیگر و البته بهتر این است که کارتان را به نحو احسن و به بهترین شکل انجام دهید طوری که توجه مخاطبی که قدرت ترفیع شما را دارد جلب کنید و بهتدریج به جایی که میخواهید برسید. حال انتخاب با شماست که کدامیک از این دو راه را برگزینید. در اینجا باید خاطرنشان کنم که برای یافتن بهترین راه در جهت پیشرفت خود میتوانید از درس نهم این دوره،شخصیت دوستداشتنی، بهرهمند شوید. هزاران نفر از کنار معدن مس کالیومت گذشتند؛ اما فقط یک نفر از آنها در ذهن خود تجسم کرد که زمین را میکند و چند متر پایینتر، بزرگترین و غنیترین معدن مس زمین را کشف میکند. شما و هر انسان دیگری یکبار در طول زندگی خود از کنار چنان معدنی عبور خواهید کرد. کشفکردن حاصل «جستوجو» و «تخیل» شماست. شاید این کتاب و پانزده قانون موفقیت شما را به معدن کالیومتتان برساند و شاید از اینکه این معدن سالها زیر پایتان بوده است، متعجب شوید. شاید این معدن را درست در کاری که هماکنون مشغول آن هستید پیدا کنید. راسل کانول در سخنرانی مشهور خود، «هکتارها الماس»، میگوید: «ما نباید در دوردستها بهدنبال فرصت باشیم، ممکن است فرصت درست همانجایی باشد که ایستادهایم!» این جمله ارزش هزارانبار تکرار و یادآوری دارد. ناپلئون هیل
0 نظر