خداوند الموت (حسن صباح) اثر پل آمیر ،زرکوب (جاویدان،بدرقه جاویدان) توضیحات کتاب خداوند الموت (حسن صباح) اثری است به قلم پل آمیر، ترجمه ذبیح الله منصوری و چاپ انتشارات جاویدان. این کتاب دوره ای از تاریخ را به تصویر می کشد که فرقه اسماعیلیه در راس کار قرار داشته، مذهب اسماعیلی در دوران حسن صباح و جانشین های او رایج بوده و حاکمانی که پس از این دوران به قدرت رسیدند تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا همه آثار مکتوب به جای مانده از این فرقه را نابود سازند. حسن صباح نهضتی در ایران برپاداشت که تنها یک نهضت مذهبی نبود بلکه دریچه ای بود تا از طریق آن بتوان از سلطه خلفای عباسی و امرا و سلاطین ایرانی که تحت تاثیر آن ها بودند رهایی یافت. در خداوند الموت با چهره ها و وقایعی رو به رو می شویم که پیش از این به آن ها پرداخته نشده و یا مطالب موجود پیرامون آن ها کمتر مورد بازنشر قرار گرفته است؛ آن چه در این کتاب به آن پرداخته شده ریشه در حقیقت دارد اما در مواردی ممکن است عقل و تخیل مولف تاثیر خود را به جای گذاشته باشد که عموما هنگامی که پای تحقیق و تحلیل تاریخ به میان بیاید این امر اجتناب ناپذیر است. گزیده ای از کتاب حسن صباح می گفت و داعیان بزرگ و بعد از آنها، سایر پیشوایان اهل باطن می گفتند اول باید برای تحصیل معاض کار کرد و دوم از خداوند اطاعت نمود و باز به طوری که گفتیم از اصول معتقدات اهل باطن این بود که بی فایده گذاشتن زمین کفران نعمت خداوند است و از هر زمین زراعی، باید برای به دست آوردن محصول استفاده کرد. تا روزی که سکنه الموت پیرو کیش باطن بودند در آن کشور هیچ زمین زراعی عاطل نمی ماند مگر زمین های آیش یعنی زمین هایی که مجبور بودند یک سال در میان در آنها بکارند و اگر هر سال می کاشتند محصول به دست نمی آمد. در سراسر الموت در دوره حسن صباح و جانشین های او تا روزی که سکنه آن کشور دارای کیش باطن بودند زمین زراعی عاطل دیده نمی شد. زارعین دامنه خاکی تمام کوه ها را شخم می زدند و در آنجا گندم دیمی که احتیاج به آب دادن ندارد می کاشتند. دامنه تمام تپه ها مستور بود از درخت های مفید از جمله درخت زیتون و در جلکه های مسطح، مشروط بر اینکه کنار رودخانه باشد برنج می کاشتند. ….تا روزی که حسن صباح و جانشین های او در الموت حکومت می کردند در آنجا قحطی به وجود نیامد در صورتی که به دفعات، کشور الموت گرفتار خشکسالی گردید و هر دفعه که کشورهای دیگر گرفتار قحطی می شدند از الموت گندم و برنج خریداری می کردند. در زمان امامت حسن دوم که چهارمین امام باطنیه بود و شصت سال بعد از مرگ حسن صباح امام اول، و به روایتی نود سال بعد مرگ امام اول زندگی را بدرود گفت یک قحطی شدید در سراسر کشورهای ایران بروز نمود. مشخصات تکمیلی : (تاریخ اسماعیلیان،حسن صباح،518ق،ایران)