نشر نیلوفر منتشر کرد:
فاکنر در این رمان، فساد جامعه پهناور در سرزمینهای جنوب را وصف کرده است. "بنجی" یکی از پسران خانواده کامپسون، حالاتی غیر عادی دارد و منظورش را با فریادهای دلخراش بیان میکند "کواتین"، پسر بزرگتر خانواده به گونهی ناخوشآیندی مجذوب خواهرش "کاری" است و این دختر خود رای و هوسران دلدادهای نیز دارد. کوانتین برای ادامه تحصیل به هاروارد میرود. او که فکری تیره و روحی غمگین دارد چندی بعد خودکشی میکند. در این هنگام خانواده، کادی را که باردار شده شوهرش میدهند. یک سال بعد، شوهر کادی او را از خود میراند و کادی نیز دخترش را که مانند داییاش "کوانتین" نام دارد. تنها و بیسرپرست رها میکند. "جیسون" پسر دوم خانواده که جوانی حریص، متقلب و وقیح است، بعد از مرگ پدر و مادر، سرپرست خانواده میشود و چون کینه خواهرش کادی را در دل دارد، دخترش کوانتین را آزار میدهد و.....
0 نظر