مروری بر کتاب با معنی واژه ها و شرح ابیات و ذکر وزن و بحر غزلها غزلیات: اول دفتر به نام ایزد دانا ای نفس خرم باد صبا اگر تو فارغی از حال دوستان،یارا پیش ما رسم شکستن نبود عهد وفا را وقت طرب خوش یافتم آن دلبر طناز را دوست می دارم من این نالیدن دلسوز را وه که گر من باز بینم روی یار خویش را .... ماه چنین کس ندید خوش سخن و کش خرام مرا دو دیده براه و دو گوش بر پیغام روزگاریست که سودا زده روی توام من اندر خود نمی یابم که روی از دوست برتابم بخاکپای عزیزت که عهد نشکستم گو خلق بدانند که من عاشق و مستم من خود،ای ساقی از این شوق که دارم مستم دل پیش تو و دیده بجای دگرستم ....
0 نظر