توضیحات: انتشارات چشمه منتشر کرد: این رمانواره در حقیقت نوشتاری خاطرهمانند است که «هاروکی موراکامی» از زندگی خود ارائه میدهد. نویسندهای که روزی هشت کیلومتر میدود و حتی در مسابقات دوی ماراتن هم شرکت میکند و معتقد است میان دویدن و نویسندگی شباهتهایی هست. استقامت و تداوم راز نهفته در هر دو است. استعداد مهم است اما مهمتر پشتکار و تمرین است و تلاش برای یافتن چشمه خلاقیت و توانایی و عاملی که به اکثر دوندگان انگیزه میدهد، هدف شخصی است. نقد و بررسی کتاب از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم «دنیای او دنیای تنهایی، سرسختی، سختکوشی و پایداری است. او در مقابل دنیا کوتاه نمیآید، به هیچ وجه. هدفی برای خود ترسیم میکند و ذره ذره جزء به جزء، با دقت و نظم پیش میرود. اهل کمک گرفتن نیست. به حرف دیگران هم اعتنایی نمیکند که او را منع میکنند. برگشتن در کار او نیست. باید به مقصد برسد. تکاپوی او جهانی را به تکاپو وا میدارد.» این ها را مجتبی ویسی در مقدمهاش بر ترجمهای که از کتاب از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم دربارهی هاروکی موراکامی نوشته است. کتابی که خوانندهی نام آشنای ژاپنی را بیشتر به ما میشناساند و کمک میکند دنیا را از دریچهی نگاه او ببینیم. درباره کتاب از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم کتاب از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم سرگذشتنامهی هاروکی موراکامی، نویسندهی نام آشنای ژاپنی است که از زبان خودش نوشته شده است. در این کتاب که او آن را بین تابستان 2005 تا پاییز 2006 نوشته و اولین بار سال2007 منتشر شده است موراکامی از خودش حرف زده است؛ از دوندهای نویسنده. در بخشی از مقدمهی مترجم دربارهی کتاب آمده است: «در کتابی که پیش رو دارید، اواز خودش میگوید، از امور شخصی و برنامههای روزمرهاش، چیزهایی که دوست دارد یا ندارد، خاطراتش و در کل فلسفهی زیست و نوع نگاه خود را به پدیدهها و رخدادها برای ما آشکار میسازد.» موراکامی در کتاب از دو که حرف میزنیم ازچه حرف میزنیم دویدن را بخشی از نویسندگیاش دانسته، انگار که اگر نتواند بدود نخواهد نوشت. روایت این کتاب از نظر زمانی خطی نیست و گاهی در گذشته و آینده رفت و آمد میکند.
0 نظر