صفحه اصلی دسته بندی 0 سبد ورود به سیستم

راهنمای بازدید از موزه ی کمونیسم (قصه هایی از زبان یک موش،یک طوطی،یک خ رس،یک گربه،یک خوک،یک سگ و...) (ماهی)

کد شناسه :30189
راهنمای بازدید از موزه ی کمونیسم (قصه هایی از زبان یک موش،یک طوطی،یک خ رس،یک گربه،یک خوک،یک سگ و...) (ماهی)
  • عنوان (نام کتاب) :
    راهنمای بازدید از موزه ی کمونیسم (قصه هایی از زبان یک موش،یک طوطی،یک خ رس،یک گربه،یک خوک،یک سگ و...) (ماهی)
  • ناشر :
  • شابک :
    9789642092895
  • مولف :
  • مترجم :
  • نوبت چاپ :
    3
  • قطع :
    رقعی
  • نوع جلد :
    شومیز
  • نام گروه :
  • تعداد کل صفحات :
    176
  • نوع کاغذومقوا :
    تحریر
  • زبان اصلی :
    فارسی
  • وزن گرم :
    201
  • زبان محصول :
    فارسی
  • ژانر :
  • نگارش :
  • نوع صحافی :
    چسب گرم
  • رنگ :
    تک رنگ
  • تاریخ چاپ :
    1399/12/12
  • قيمت :
    320,000 ریال
ناموجود

توضیحات کتابیست به قلم اسلاونکا دراکولیچ، ترجمه بابک واحدی و چاپ انتشارات ماهی. این اثر بر خلاف آن که ممکن است برای خواننده ی ناآشنا با حاکمیت کمونیسم اروپای شرقی تخیلی و غیرقابل باور به نظر برسد، دربردارنده ی حقایقی ناب و وقایعی مستند است، تنها عامل برخاسته از تخیل، راویان داستان اند، روایت کنندگان این بار حیوانند، حیواناتی که هر یک به نوعی در جریان کار سیاستمداران قرار دارند و قصه سیاه آن ها را با زبانی آمیخته با طنز بیان می کنند. گزیده ای از کتاب راستش ماجرای لودمیلا من را یاد یکی از حکایت های قدیمی پریان در فرهنگ خودمان می اندازد… از نظر من، اگر بخواهیم داستان او را مثل قصه های پریان روایت کنیم چیزی می شود شبیه به این: روزی روزگاری، در سرزمین دوردست دیکتاتوری پرولتاریا و در دامنه ی کوه های بالکان، زن جوانی زندگی می کرد به نام لودمیا. لودمیا از زیبایی بهره ای نداشت، اما زیرک، باهوش و جاه طلب بود. علاوه بر این، شاهدخت هم بود، عزیزدردانه ی فرمانروای قدر قدرت، تودور شاه اول. بعد از آن که تحصیلاتش را تمام کرد و در تاریخ و بسیاری از زمینه های مهم دیگر -زمینه های غیر مهم به کنار- برای خودش دانشمندی شد، روزی از روزها با طرح و نقشه ای به حضور پدر آمد. گفت: «پدر عزیزم، من مدت هاست سخت در فکرم که چطور می شود حال و روز مردممان را بهتر کرد.» گوش های پدر با شنید این حرف تیز شد و گل از گلش شکفت، چون خودش هم زندگی اش را وقف همین کرده بود، گرچه شوربختانه توفیق چندانی نداشت…

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر