صفحه اصلی دسته بندی 0 سبد ورود به سیستم

قصر (اثر فرانتس کافکا) (نیلوفر)

کد شناسه :1730
قصر (اثر فرانتس کافکا) (نیلوفر)
  • عنوان (نام کتاب) :
    قصر (اثر فرانتس کافکا) (نیلوفر)
  • ناشر :
  • شابک :
    9789644480614
  • مولف :
  • مترجم :
  • نوبت چاپ :
    12
  • قطع :
    رقعی
  • نوع جلد :
    شومیز
  • نام گروه :
  • تعداد کل صفحات :
    441
  • نوع کاغذومقوا :
    تحریر
  • زبان اصلی :
    فارسی
  • وزن گرم :
    504
  • زبان محصول :
    فارسی
  • نگارش :
  • نوع صحافی :
    چسب گرم
  • رنگ :
    تک رنگ
  • تاریخ چاپ :
    1403
  • قيمت :
    3,850,000 ریال

نقد و بررسی اجمالی کتاب «قصر» نوشته‌ی نویسنده‌ی آلمانی زبان مشهور قرن بیستم «فرانتس کافکا» و ترجمه‌ی «امیر جلال‌الدین اعلم » است. کافکا در این رمان داستان ورود مرد جوانی به‌نام «ک.» به‌دهکده‌ای دارای یک قصر خاص را روایت می‌کند هر فردی که به این دهکده وارد می‌شود باید در ابتدا از قصر اجازه‌ی ورود بگیرد. «ک.» با این ادعا که به درخواست قصر برای کار آمده است وارد آن می‌شود. در این ورود و آشنایی و دلباختگی با یکی از مهمان‌ها به‌نام «فریدا» معشوقه‌ی رئیس دیوان عالی قصر، سرآغاز اتفاقات جذاب این رمان است. از دست‌نوشته‌های کافکا این‌طور می‌توان برداشت کرد که کتاب در بیست فصل نوشته شده است. چرا که او همچون آثاری نظیر «آمریکا» به دلایلی نامعلوم پایانی برای آن درنظر نگرفته و در انتها آن را رها کرده است. هرچند بعضی این رمان را کامل‌ترین و جامع‌ترین اثر او می‌دانند. «ماکس برود» دوست کافکا برخلاف وصیت‌نامه‌ی او که خواسته بود نوشته‌هایش سوزانده شود، آن‌ها را منتشر کرد. «آمریکا»، «مسخ» و «محاکمه» ازجمله دیگر آثار تاثیر‌گذار کافکا هستند . درباره کتاب: رمان قصر نقطۀ پایانیِ روح و ذهن است، جایی در وجود است که دیگر فراسویی ندارد… در کار کافکا، خواننده با منظرۀ تکان دهندۀ روحی بس حسّاس رو به رو می شود که در برابر چشم انداز نفریدگیِ جاودان نه می تواند عاقل باشد، نه لاابالی و استهزاگر، نه تسلیم، و نه عاصی… جهانی که این روح ادراکش می کند هر آینه به جهان خودِ خواننده می ماند؛ قصری که قصر است و صرفاً چیزی را نمادین می گرداند که همۀ قصرها نمادینش می گردانند: یعنی قدرت و اقتدار؛ تلفن خانه ای که بیشتر از برقرار کردنِ ارتباط، آشفتگی پدید می آورد؛ دیوانخانه ای که غرق در سیلاب ظاهرنمایی و پرونده بازی است؛ سلسله مراتب ناشناخته ای از صاحب منصبان که یافتنِ مسئولِ رسیدگی به پروندۀ خاصی را محال می گرداند؛ دیدارها و گفت و گوها و مصاحبه های بی شمار که همیشه از موضوع پرت اند. به واقع، جهانی است آشنا و رنجناک، ولی عقلِ آفریننده ای که آن را فراآورده نیک می داند که این جهان برای همیشه نفرین شده است… کافکا در نقطه ای می نویسد که در آن جهان چون از خلأ روحی بسیار سنگین شده است آغاز بر آن می نهد که به درون ژرفاهایِ اهریمن زدۀ بی اعتقادی که گمان وجودش بر دل کسی نمی گذشت فرو رود… با این همه، قدرتِ نه فقط تجربه کردنِ این جهان بلکه شاعرانه آفریدنش، می باید سرچشمه ای در بیرون داشته باشد. فقط ذهنی می تواند دربارۀ تلاش و تکاپوی روح گم گشته ای در سرزمینی دشمن با همچو نیروی آفرینشگرانه تأمل کند که دست کم در یکی از تُوهایش خاطرۀ جایی را زنده نگه داشته باشد که روح در آن حقیقتاً احساس آسودگی و آشنایی بکند… کافکا در یکی از مانوی ترین گفته هایش، از قدرت تک کلاغی برای نابود کردنِ آسمان سخن می گوید؛ ولی می افزاید که این «هیچ چیزی را در ردِّ آسمان ثابت نمی کند، زیرا آسمان بسادگی دلالت بر نا ممکن بودنِ کلاغها دارد.»

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر